رييس دادگستري استان مازندران، معتقد است: شوراهاي حل اختلاف مطبوعات باعث مي‌شود شكاياتي كه جنبه‌ي خصوصي دارد توسط اين شوراها حل و فصل شده و حيثيت افراد در اين شكايات محفوظ بماند.

محمدرضا فولاد آملي در گفت‌وگو با خبرنگار (ايسنا)، با اشاره به تشكيل شوراي حل اختلاف مطبوعات در استان آذربايجان غربي در مورد جرايمي كه اين شوراها به آن رسيدگي مي‌كنند، اظهار داشت: جرايمي كه جنبه‌ي عمومي دارد را نمي‌توان به شوراهاي حل اختلاف فرستاد، اما اگر جنبه‌ي خصوصي داشت باشد يعني داراي شاكي خصوصي بود، مي‌تواند در اين شوراها رسيدگي شود.

وي با تاكيد بر اين‌كه جرايم عمومي را نمي‌توان به شوراي حل اختلاف مطبوعات ارجاع داد، خاطرنشان كرد: تنها در صورتي كه نشريه‌اي شاكي خصوصي داشته باشد و با رضايت وي پرونده بسته شود، مي‌توان آن پرونده را به شوراي حل اختلاف مطبوعات سپرد و در اين موارد است كه ارجاع پرونده به اين شوراها بلااشكال است.

رييس دادگستري استان مازندران، با بيان اين‌كه تركيب اين شوراها بايد از مطبوعاتي‌ها باشند، گفت: با توجه به اين‌كه در هيات منصفه مطبوعات معمولا استادان دانشگاه و فرهنگيان حضور دارند در شوراهاي حل اختلاف نيز مي‌توان اشخاصي مثل استادان دانشگاه يا مطبوعاتي‌هاي با سابقه به كار گرفت تا مسائلي را كه در حد شكايت اشخاص خصوصي و قابل گذشت است را در آن‌جا حل و فصل كنند و كار به دادگاه نكشد.

وي پرونده‌هاي مطبوعاتي در استان مازندران را كم و نادر دانست و درباره‌ي اينكه آيا تشكيل شوراهاي حل اختلاف باعث حجيم شدن دستگاه قضايي نمي‌شود؟ تصريح كرد: اعضاي شوراهاي حل اختلاف از دستگاه قضايي نبوده و از افراد جامعه هستند. با توجه به اين‌كه آنها از امكانات محلي استفاده مي‌كنند و هيچ حقوقي از دستگاه قضايي دريافت نمي‌كنند هيچ هزينه‌اي براي دستگاه قضايي ندارند و باعث افزايش حجم دستگاه قضايي نمي‌شوند.

فولاد آملي، درباره‌ي تاثير شوراهاي حل اختلاف مطبوعات در ايجاد فضاي صلح بين افراد جامعه، اظهار داشت: اگر شكايات از مطبوعات كه جنبه‌ي خصوصي دارد توسط اين شوراها حل و فصل شود آبرو و حيثيت افراد محفوظ مي‌ماند و از آن‌جا كه تمام تلاش اين شوراها بر ايجاد صلح و سازش بين شاكي و متهم است، سعي مي‌شود رضايت شاكي جلب شود.

وي در پايان تاكيد كرد: كسب رضايت شاكي باعث آرامش خاطر وي مي‌شود و همچنين خطاري متهم نيز به وي گوشزد شده و هم‌چنين باعث مي‌شود در خفا به وي تذكر داده شود و در واقع آن‌چه خدا دوست دارد انجام شود. يعني اگر مومني خطايي انجام داد، آبرويش حفظ شود.